English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1678 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contents U محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
easy to use U آنچه قابل فهم و انجام باشد
optional U آنچه قابل انتخاب شدن باشد
unauthorized U آنچه باید مجوز داشته باشد
extra U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
manageable U آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
extra- U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extras U اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
figures U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figure آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
computer readable U آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
figuring U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
illegal U آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
mikazuki U دروی هلالی
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
identity U آنچه کسی یا چیزی است
identities U آنچه کسی یا چیزی است
preventive U آنچه مانع رویدادن چیزی شود
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
adjacent U آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
preventative U آنچه سعی در توقف رویدادن چیزی شود
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
viewing U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
view U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
discretionary U آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
thumbnails U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
contenting U محتوا
content U محتوا
crutches U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
raee show U نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
dag U قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
crutch U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
content validity U اعتبار محتوا
content analysis U تحلیل محتوا
fiefdom U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
fiefdoms U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
kitsch U پر زرق و برق و کم محتوا
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
hereditaments U هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث
ingrowth U رشد ازدرون چیزی که درتوی چیزدیگری روییده یا فرورفته باشد
long shot <idiom> U شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
to suggest it is appropriate to do so [matter] U پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ]
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
logic U ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
pocket piece U سکه ازدواج افتاده یا چیزی مانندان که درجیب نگاه دارندتابرکت جیب باشد
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
commodities U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
libraries U شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
library U شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
hybrid U چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
implicit function U معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
knowledge U آنچه دانسته است
lightweight U آنچه سنگین نیست
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
contiguous U آنچه اثر می گذارد
constant U آنچه تغییر نمیکند
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
lightweights U آنچه سنگین نیست
incoming U آنچه از خارج می آید
auxiliaries U آنچه کمک میکند
authentic U آنچه درست است
unwanted U آنچه لازم نیست
used U آنچه جدید نیست
auxiliary U آنچه کمک میکند
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
exclusive U آنچه شامل نمیشود
constants U آنچه تغییر نمیکند
biased U آنچه اریب دارد
producing U آنچه تولید میکند
protective U آنچه حافظت میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
extensible U آنچه قابل گسترش است
alterable U آنچه قابل تغییر است
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
chargeable U آنچه قابل شارژ است
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
variable U آنچه قابل تغییر است
variables U آنچه قابل تغییر است
distant U آنچه در محلی قرار دارد
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
computable U آنچه قابل محاسبه است
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
malfunction U آنچه کامل کار نکند
malfunction U آنچه درست کار نکند
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
malfunctions U آنچه درست کار نکند
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
flexible U آنچه قابل تغییر است
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
round U آنچه در دایره حرکت میکند
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
availability U آنچه به آسانی بدست آید
controllable U آنچه قابل کنترل است
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
efficient U آنچه که خوب کار میکند
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
audible U آنچه قابل شنیدن است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
convertible U آنچه قابل تبدیل است
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
visible U آنچه قابل دیدن است
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
finished U آنچه کامل شده است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
transportable U آنچه قابل حمل است
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
movable U آنچه قابل حرکت است
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
approximating U آنچه تقریبا درست است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
unedited U آنچه ویرایش نشده است
third U آنچه بعد از دومین می آید
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
removable U آنچه قابل جابجایی است
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
requirements U آنچه مورد نیاز است
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
blind U آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
erasable U آنچه قابل پاک شدن است
additional U آنچه جمع شده یا اضافه است
accessible U آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
ambiguity U آنچه به روشنی تعریف نشده است
ambiguities U آنچه به روشنی تعریف نشده است
magnets U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com